راه شناخت حضرت مهدى(عج)

((بنام خدا))

 

براى شناخت حضرت مهدى (عليه السلام) و ويژگىهاى شخصى و كيفيت غيبت و ظهور او هيچ وسيلهاى بهتر از آيات شريفه قرآن كريم و روايات معصومين (عليهم السلام)نيست. با اينكه در اين زمينه و با اتكاى به همين آيات و روايات، بيش از هزار كتاب و رساله نوشته شده است بازهم به طور يقين مىتوان گفت كه در تمامى آنها، جز بخش كوچكى از معارف مربوط به اين آخرين ذخيره الهى، تبيين نشده است. زيرا ابعاد وجودى او را ـ همچنان كه در باره اميرالمؤمنين (عليه السلام)فرمودهاند ـ كسى جز خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)به تمام و كمال نشناسد. و باز كلام خدا و پيامبر و اهلبيت را هركسى به درستى فهم نتواند كرد.

علاوه بر اين، خاصيت دوران غيبت است كه نمىتوان مطمئن بود كه همه فرمايشات آنان به ما رسيده باشد.

با اين همه، آنچه در پى مىآيد تنها مرورى بر پارهاى عناوين و ذكر نمونههايى در هر باب است. بسان بر گرفتن قطرههايى از دريايى بىكرانه، كه گفتهاند:

آب دريا را اگر نتوان كشيد***هم به قدر تشنگى بايد چشيد

+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و پنجم تیر 1386;ساعت 9:44;  توسط منتظر آقا;  |  عاشقان

((بنام خدا))

حضرت مهدى(عج) و قرآن

الف) همپاى قرآن:

اينكه پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) در سفارش مشهور خويش فرمود: «انى تارك فيكم الثقلين كتاب اللّه و عترتى ما ان تمسّكتم بهما لن تضلّوا ابداً»( [12] ) و بدين سان بر همپايى و همراهى خاندان خويش سلاماللّه عليهم با قرآن كريم، تأكيد نمود، دلالت بر اين دارد كه در زمان ما، كتاب خدا قرآن كريم جز در كنار مهدى آل محمد (صلى الله عليه وآله وسلم) كه يگانه ذخيره و باقيمانده اين دودمان پاك است، كتاب هدايت انسانها نتواند بود و از گمراهى و سرگردانى مردم، جلوگيرى نتواند كرد.

و نيز اينكه رسولخدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: «علىّ مع القرآن و القرآن مع علىّ لايفترقان حتى يردا على الحوض»( [6] ) با توجه به اينكه دراين عصر، وصايت و وراثت حضرت على(عليه السلام) در همه مقامات ولايتى و شئونات هدايتىاش تنها از آن حضرت مهدى (عليه السلام)مىباشد، بر چنين همراهى و همپايى و معيّتى، بين او و قرآن نيز دلالت دارد.

 

ب) شريك قرآن:

همه ائمه بزرگوار، «شركاء قرآن كريم» شمرده شدهاند( [7] ) چنانكه بطور ويژه در يكى از زيارتهاى مخصوصه حضرت مهدى (عليه السلام) با تعبير «السلام عليك يا شريك القرآن» از ايشان ياد شده است.

 

ج) تلاوت كننده و ترجمان قرآن:

از آن رو كه تلاوت آيات كتاب خدا بهترين وسيله انس باخداست، و براى مقرّبان درگاه حق هيچ لذّتى بالاتر از خواندن قرآن و تدبّر در آن نيست، حضرت مهدى (عليه السلام) كه در اين دوران والاترين درجات انس و بالاترين مقامات قرب الى اللّه را داراست، شايستهترين كسى است كه به عنوانِ «يا تالِىَ كتابِ اللّه و ترجمانَه»( [8] ) مىتواند مورد خطاب قرار گيرد.

د) قرائت كننده و تفسيرگر قرآن:

براى قرائت و تفسير قرآن كريم چه كسى شايستهتر از حضرت مهدى(عليه السلام)است كه در اين زمان «چراغ هدايت» و «حامل علوم قرآن» و «نگاهبان گنجينه دانش الهى» و «حافظ سرّ خدا» تنها اوست و «امانات نبوّت» و «وديعتهاى رسالت» در اين عصر تنها به او سپرده شده است؟( [9] ) اوست كه قرآن را چونان كه پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) و على (عليه السلام)قرائت مىكردند، قرائت مىكند و آنچنان كه خداى محمد و على (عليهما السلام)مىپسندد و مقرر فرموده است، تفسير مىنمايد.

«السلام عليك حين تقرء و تبيّن»( [10] ).

چه خوش است صوت قرآن زتو دلربا شنيدن***به رخت نظاره كردن، سخن خدا شنيدن

 

هـ ) تعليم دهنده احكام قرآن:

... صاحب الزّمان و مُظهر الايمان و مُلقِّن احكام القرآن...( [11] )

«سلام خدا بر صاحب الزمان و آشكار كننده ايمان و تلقين و تعليم دهنده احكام قرآن.»

 

و) احياگر قرآن:

در آخر الزمان كه سنّتهاى قرآنى به فراموشى سپرده شده و بسيارى از معارف اين كتاب الهى از سوى كژ انديشان به تحريف و تبديل كشيده شده و حيات و حيات آفرينى آياتش، در حصار جهل و هوس دنيا پرستان ناديده گرفته شده است، مهدى (عليه السلام)مىآيد تا احياگر اين معجزه جاويد باشد و اسلام و مسلمين را در پرتو انوار فروزان آن جانى تازه بخشد.

«اللهمّ جدّد به ما امتحى من دينك و أحىِ به ما بُدّلَ من كتابك و أظهر به غُيّر من حكمك».( [12] )

«خدايا از دينت آنچه به نابودى گراييده بوسيله او تجديد فرما. و از كتابت آنچه دگرگونى و تبديل پذيرفته بوسيله او احيا كن. و از احكامت آنچه را كه تغيير يافته بوسيله او آشكار گردان.»

در بيان اجمالی علامات ظهور و با عدم رعايت ترتيب بر گرقته از کتاب

 ((بنام خدا))

و اینک آخرالزمان...

همه چیز نشان از به آخر رسیدن بازی دارد....

موعود گرائی صهیونیستها از فیلم ماتریکس گرفته تا  فیلم روز استقلال ...نشان از عطش فزاینده آنها برای اعلام پایان جهان دارد وسینما و هالیوود  زبان  و روی دیگر سکه ستیزه جوئی آنهاست.

تلاش اسرائیل برای برهم زدن وضع موجود و  ادامه جنگ وحشیانه آنها در کنار سکوت و تشویق مسیحیان متعصب کاخ سفید زمینه چینی برای جنگ بزرگ <آرماگدون> است ...

هانتیگتون نظریه پرداز جهود کاخ سفید برخورد تمدنها و در نهایت رویاروئی تمدن اسلام و غرب  را سرنوشت محتوم جهان در عصر کنونی  می داند و کاخ  سفید فارغ از آنکه چه کسی در آن حاکم باشد مجری این تفکر است...

فوکویاما پایان تاریخ را اعلام کرده و جهان را نوید به انفجار ی عن قریب  میدهد...

نوسترآداموس در کتاب پیشگوئی های خود تا اینجای بازی روزگار را پیش بینی کرده...

زیدیان در یمن قتل عام می شوند و شیعه کشی در عراق در اوج خود است...

در کتاب نوائب الدهور فی علائم الظهور ۴۰۰ علامت و نشانه از آخرالزمان آمده است از فردا باهم این علائم را  می خوانیم...

نمی خواهم بگویم مصداق این علائم همین هاست که می بینیم اما  دنیا در همه چیز رو به آخر می رود

بقول امروزی ها END تکنولوژی . فساد. جنایت........

 

این علائم بون ذکر ترتب از منابع معتبر در این کتاب گرد آوری شده است.حرفهای امروز و دیروز فمینیستی یا مرد سالارانه واصلاح طلبانه و یا اصول گرایانه مرسوم نیست فقط ذکر خبر و پیشگوئی از صدها سال پیش است.مطمئنم دوستان وبلاگ نویس برای هر بند می توانند مصادیق خوبی برایش پیدا کنند واگر با عکس وسند همراه شود چیزخوبی از در بیاید .این  موارد را در چهار بخش میخوانیم

 

توضیح.الفاظ موجود در این روایات در عصر کنونی تعابیر دیگری یافته مانن روم که امروزه ارآن جهان غرب تعبیر  میشود

 

1- آمدن پرچم‌هاي مصري كه سبزرنگ است در شام

2- كوبيده شدن پرچم هاي قيس به مصر

3- اختلاف بني عباس

4- نداي آسماني در روز جمعه نيمه ماه رمضان

5- نداي آسماني در بيست و سوم ماه رمضان

6- كسوف آفتاب در نيمه ماه رمضان

7- گرفتن ماه در آخر ماه رمضان بر خلاف عادت

8- فرورفتن قريه اي از قراء شام كه آن را جابيه گويند

9- فرود آمدن ترك در جزيره

10- فرود آمدن ترك در حيره كه از شهرهاي عراق است

11- فرود آمدن روم در رمله كه يكي از شهرهاي فلسطين است

12- اختلاف بسيار در تمام روي زمين

13- خراب شدن مسجد جامع شام

14- جمع شدن سه پرچم در شام

15- مسخ شدن بعضي از دشمنان حق

16- توقف آفتاب از زوال تا عصر

17- بيرون آمدن سر و سينه و دست در آفتاب كه مردم او را بشناسند و اين علامت در زمان سفياني است

18- خروج سفياني از وادي يابس

19- گرفتن سفياني پنج شهر از شامات را كه دمشق و فلسطين و اردن و قنسرين و حمص باشد.

20- لشگر فرستادن سفياني به كوفه و بصره

21- لشكر فرستادن سفياني به مدينه

22- فرورفتن لشكر سفياني در بيداء ميان مكه و مدينه

23- خروج حسني از طالقان

24- رفتن سيدحسني به خراسان

25- رفتن سيدحسني به نيشابور

26- رفتن سيد حسني با اصفهان

27- رفتن سيدحسني به قم

28- رفتن سيدحسني به كوفه

29- فروبردن زمين در مشرق

30- فروبردن زمين در مغرب

31- كشته شدن نفس زكيه پشت كوفه با هفتاد نفر

32- رو آوردن پرچم هاي سياه از طرف خراسان

33- خروج يماني از طرف يمن

34- ظهور مغربي ها در مصر

35- مالك شدن مغربي ها شامات را

36- طلوع ستاره اي در مشرق كه مانند ماه نور دهد و نزديك باشد از كجي دو طرف آن به هم رسد.

37- ظهور سرخي در آسمان كه منتشر شود در آفاق

38- ظهور آتشي از طول در مشرق كه در جو از سه روز تا هفت روز بماند

39- مطلق العنان شدن عرب و مالك شدن او بلاد را

40- بيرون رفتن عرب از اطاعت شاه عجم

41- كشتن اهل مصر امير خود را

42- ورود لشكري از طرف مغرب كه اسب هاي خود را به فناء حيره ببندد

43- شكافته شدن فرات به نحوي كه آب داخل كوچه هاي كوفه شود

44- سوزانيدن مرد جليل القدري از شيعيان بني عباس در ميان جلولا و خانقين

45- وقوع زلزله در بغداد كه بسياري از آن به زمين فرورود

46- غلبه رعيت بر بلاد آقايان

47- وقوع جنگ در ميان اهل گرگان و مازندران

48- اختلاف دو صنف از عجم و ريخته شدن خون زياد در ميانشان

49- بيرون رفتن بندگان از طاعت آقايان خود و كشتن ايشان آقايان خود را

50- زنده شدن بعضي از مردگان و برگشتن ايشان به دنيا به نحوي كه آنها را بشناسند و با هم رفت و آمد كنند

51-باريدن بيست و چهار باران پي در پي تا زمين را پاك و شسته كند و بركات زمين ظاهر شود

52- قتل عام كردن ترك ها بعضي از بلاد عجم را

53- فتح كردن تركها عراق را

54- داخل شدن پرچم هاي زرد در مصر به ضرر اهل شام

55- ساخته شدن فرودگاه ها و پايگاه ها در شهرها

56- ساخته شدن فرودگاه ها و پايگاهي در شام

57- ساخته شدن فرودگاه و دو پايگاه در عجور و حران

58- ساخته شدن فرودگاه و پايگاهي در واسط

59- ساخته شدن فرودگاه و پايگاهي در بيضاء

60- ساخته شدن دو فرودگاه و پايگاه در كوفه

61- ساخته شدن فرودگاه و پايگاهي در شوشتر و اهواز

62- ساخته شدن فرودگاه و پايگاهي در ارمنيه

63- ساخته شدن فرودگاه و پايگاهي در موصل

64- ساخته شدن فرودگاه و پايگاهي در همدان

65- ساخته شدن فرودگاه و پايگاهي در ورقه

66- ساخته شدن فرودگاه و پايگاهي در رقطاء

67- ساخته شدن فرودگاه و پايگاهي در رحبه

68- ساخته شدن فرودگاه و پايگاهي در دير هند

69- ساخته شدن فرودگاه و پايگاهي در قلعه

70- ظاهر شدن دود تيره اي بالاي سرها كه در چشم و گوش و بيني‌هاي مردم رود مؤمنين را حالت زكامي رو دهد و كفار را هلاك كند

71- سوار شدن مردها بر چرخ ها

72- سوار شدن زن ها بر چرخ ها

73- كشف حجاب و كشف فروج زنها

74- حكومت كردن زن ها

75- غالب شدن زن ها بر ملك

76- مستشار امور شدن زن ها

77- لباس بدن نما پوشيدن زنان

78- زنان گيسوان خود را مانند كوهان شتر بختي كنند

79- مجلس گرفتن زنان

80- سخنراني كردن زنان

81- شريك شدن زنان در تجارت با شوهران

82- تمكين نكردن زنان از شوهرانشان

83- بذل كردن زنان خود را به كفار

84- وادار كردن مردان زنان خود را به زنا دادن

85- نفقه دادن زنان به مردان از كد فرج خود

86- مطالبه نمودن اهل شبلا يا سيلان از اقصي بلاد مشرق حق خود را از اهل چين و ندادن چيني ها حق آنها را و قيام كردن آنها برعليه اهل چين و گرفتن آنها چين و بلاد ترك و هند را تا برسند به خراسان

87- واقع شدن فتنه در ميان شرقي ها و غربي ها

88- خراب شدن ري

89- حرب جوانان ارمنيه و آذربايجان

90- اختلاف در ميان عرب و عجم و اين اختلاف ادامه خواهد داشت تا سفياني قيام كند

91- خروج جرهمي و ربيعي و اصهب

92- خروج قيام كننده اي كه از طرف چين و ملتان ميايد و در خراسان قيام مي كند

93- خرج قائمي از آل محمد از گيلان كه مشرق او را كمك كند در دفع پيروان سفياني

94- خراب كردن قائم گيلاني با عانت مشرقي كه شايد شعيب بن صالح باشد بصره را

95- آباد كردن قائم گيلاني كوفه را

96- واي بر ري از شمشيرهاي بغدادي ها و خراساني ها

97- فرار كردن اهل ري به قم و از آنجا به اردستان اصفهان

98- قيام حسني از طبرستان

99- كشته شدن هشتاد هزار نفر در دامنه كوه سياه ري كه هشتاد نفر از ايشان لياقت سلطنت كردن داشته باشند

100- ظهور فتنه شديد در سال پيش از ظهور